parsa

parsa جان تا این لحظه 11 سال و 11 ماه و 3 روز سن دارد

تولد پارسا کوچولو

اما بگم از خود پارسا که چقدر تو این جشن اذیت کرد،اصلا آروم نبود تازه بعد از ترکاندن چند بادکنک خیلی ترسیده بود و گریه میکزد خلاصه که ما نتونستیم از خود پارسا تکی یه عکس خوب بگیریم و کلا عکس من و باباش هم خوب نشده اما واسه یادگاری یه عکس با دایی حامدش میذارم.

 

 

 

 

 

 

 

 


تاریخ : 13 خرداد 1392 - 22:16 | توسط : سمر | بازدید : 3337 | موضوع : وبلاگ | 8 نظر

جشن تولد یک سالگی پارسا

سلام دوستای گلم سوم خرداد اولین سال تولد پارسا کوچولو بود اما چون من(مامان پارسا)امتحان داشتم نتونستم واسش جشن بگیرم اما در تاریخ نهم خرداد واسش یه جشن خانوادگی کوچک گرفتیم.


اینم از کارت دعوت این جشن کوچولو

تاریخ : 13 خرداد 1392 - 21:48 | توسط : سمر | بازدید : 2173 | موضوع : وبلاگ | نظر بدهید

مادرانه!!!!

اسم قاشق را گذاشتی قطار....هواپیما....کشتی تا یک لقمه بیشتر بخورم! یادت هست مادر؟ شدی خلبان، ملوان، لوکوموتیوران ....، میگفتی بخور تا بزرگ بشی، آقا شیره بشی!.... و من عادت کردم که هر چیزی را بدون اینکه دوست داشته باشم قورت بدهم حتی بغض های نترکیده ام را..........

تاریخ : 24 دی 1391 - 09:15 | توسط : سمر | بازدید : 938 | موضوع : وبلاگ | نظر بدهید

کودک عشق

و اینجاست که کودک عشق پا بر دیوار دل میکوبد و به یادت می آورد که من عشقم،همانی که با تو و در تو زاده شده ام، همان کودکی که نوازش میخواست و به دنبال شادی و لذت بود و به هرآنچه او را راضی میکرد دل می بست!کودک عشق میخندد، دست میزند، پا میکوبد و اینگونه ابراز میکند.کودک عشق فردا را نمیشناسد، دیروز را نمی داند ،فقط زنده است و زندگی را میچشد.کودک عشق نمیداند که میبخشد فقط میبخشد ،خیلی نمیداند و اینکه نمیداند خود پاکی است.کودک عشقت را دوباره متولد کن!!!!!!


تاریخ : 12 دی 1391 - 02:21 | توسط : سمر | بازدید : 904 | موضوع : وبلاگ | نظر بدهید

امید زندگی ام پارسا

 

خيلي ها در گوش كودك دلم لالايي عشق گفتند اما به خواب نرفت اين كودك بازيگوش .اما تو كه آمدي ندانستم كي ...اما چشم كه باز كردم آرام خوابيده بود قلب كوچكم در آغوش رويا....و اكنون مدتهاست كه خوابيده در آرامش حضور تو.


تاریخ : 24 مهر 1391 - 21:08 | توسط : سمر | بازدید : 2378 | موضوع : وبلاگ | 2 نظر

شیرین کاری های پارسا

پارسا کوچولوی ما در تاریخ 19/07/1391 تونست به طور کامل غلت بزنه یعنی 1 دقیقه دیگه صاف رو زمین نمیمونه دایم در حال غلتیدنه و بعدم شروع میکنه به داد زدن و آواز خوندن و انقدر دست و پا میزنه که بلکه بتونه سینه خیز بره که البته میتونه و یه مقدار کمی جابه جا میشه . شبا وقتی خوابه یه دفعه میبینیم که رو شکم خوابیده خلاصه که فکر کنم خیلی کیف میکنه وقتی رو شکمش میوفته.راستی پارسا دست دسی کردنم یاد گرفته.تازگیها هم که میذاریمش داخل روروئکش ، اونم واسه خودش داستانی شده با قدرت تمام و سرو صدای زیاد میکوبه روی اسباب بازیهای روروئکش.پارسا خیلی خوش اخلاقه هر وقت که چشماشو از خواب باز میکنه میخنده خیلی کم گریه میکنه و با همه هم خوبه یعنی غریبی کردن تو کارش نیست.دیگه اینکه پاهاشو میگیره تو دستش و تلاش میکنه که برسونه به دهانش ولی هنوز نمیتونه یعنی همین چند وقته باید منتظر خوردن پاها باشیم .خلاصه بگم که هر روز داره شیرین تر میشه و یه کار جدید میکنه.عاشقتم عسلم


تاریخ : 24 مهر 1391 - 19:19 | توسط : سمر | بازدید : 967 | موضوع : وبلاگ | نظر بدهید

به نی نی پیج خوش آمدید

به Nini Page خوش آمدید.

امیدواریم بتوانیم خدمات مطلوب و مورد نظر شما را ارائه کنیم.

ما را از نظرات خود آگاه کنید.

روابط عمومی نی نی پیج

pr@ninipage.com

این بلاگ در روز جمعه 31 شهریور 1391 ایجاد شد.

می توانید نوشته و عکس و فیلم های مربوط به کودک خود را در این بلاگ منتشر نمائید.

اگر نیاز به راهنمائی دارید روی لینک های زیر کلیک کنید:


تاریخ : 31 شهریور 1391 - 09:00 | توسط : سمر | بازدید : 1035 | موضوع : وبلاگ | نظر بدهید